از دعاهای بعد از نماز غافل نشوید.
هیچ دعایی را کوچک نشمارید، شاید استجابت در همان دعا باشد. بعد از هر نماز دست خود را بلند کن و حاجت از خدا بخواه، هرکس بعد از نماز یک دعا پیش خدا محل دارد که حاجت بگیرد،آن وقت بلند می شود و میرود. تا نماز خود را خواندی بلند نشو، برو و تعقیبات بخوان،دعا بخوان.
همانطور که بادبادک بدون دنباله بالا نمی رود،نمازم بدون تعقیبات بالا نمی رود.
بعد از نماز حتما تعقیبات بخوان، بنشین در ِ خانه خدا و گدایی کن و حاجت بخواه،شاید همین امشب دعایت گرفت.
انسان باید در گدایی از خدا سماجت کند، خود خدا می فرماید: «اُدعوُنی اَستَجِب لَکُم» شما بخوانید مرا، من دعایتان را مستجاب می کنم.
آیت الله بهاءالدینی نقل کرده اند امام صادق (ع) می فرماید: در تعجبم از فردی که می ترسد، ولی به گفتن این قول خداوند «حَسبُنَا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیلُ» پناه نمی برد. زیرا خودم از خداوند شنیدم که پس از آن می گوید: « پس {دعای} او را برآورده کردیم؛ و او را از اندوه رهانیدیم؛ و مومنان را نیز چنین نجات می دهیم.
کار را برای خدا انجام دهید.
شیخ رجبعلی خیاط می گفت: «من همیشه که نماز می خواندم، نماز امام زمان (عج)، نماز جعفر طیار و... حاجتی را از خدا می خواستیم. یک بار گفتم هیچ حاجتی نخواهم و برای خودِ خدا نمازی بخوانم.»
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن / که خواجه خود روش بنده پروری داند
شیخ رجبعلی همان شب خواب دید. در خواب به او گفتند: «چرا دیر آمدی؟» یعنی تو باید سی سال پیش به فکر این کار می افتادی، حالا بعد از یک عمر نماز خواندن به این فکر افتادی که نماز بخوانی بدون اینکه مزد و حاجت از ما بخواهی!
اکثر افرادی که موفق به نفی خواطر شده و توانسته اند ذهن خود را پاک و صاف نموده و از خواطر مصفا کنند و بالاخره سلطان معرفت بر آن ها طلوع کرده است، در یکی از این دو حال بوده است:
اول در حین تلاوت قرآن مجید و التفات به خواننده آن
دوم از راه توسل به حضرت اباعبدالله الحسین (ع)؛ زیرا آن حضرت را برای رفع حجاب و موانع طریق، نسبت به سالکین راه خدا، عنایتی عظیم است.
تواضع، انسان را بالا می برد
«وضَعتُ الرَفعَهَ و الدّرَجهَ
فی التواضع» ما رفعت و بزرگی را در تواضع قرار دادیم، ولی مردم در کبر طلب
می کنند. تکبر می کند که در میان مردم بالا برود.
امام علیه السلام
فرمود: «مَن تواضَعَ فقد رَفَعَهُ الله، هر که تواضع کند خدا او را بالا می
برد. و مَن تکبّرَ فقد وَضَعَهٌ الله ، و هر که تکبر کند خدا او را به
زمین می زند.»
یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید
که جایی که دریاست من کیستم
گر او هست حقا که من نیستم
چو خود را به چشم حقارت بدید
صدف در کنارش به جان پرورید
سپهرش به جایی رسانید کار
که شو نامور لولو شاهکار
بلندی از آن یافت که کو پست شد
در نیستی کوفت تا هست شد